
اخبار داخلی

اخبار فرهنگی
|
چاپ ارسال به دوست |
همراهی حضرت خدیجه(س) با پیامبر(ص)
1
همراهی حضرت خدیجه(س) با پیامبر(ص)
و جایگاه وی در توسعة اسلام
سید آصف کاظمی
چکیده
با تورق در تاریخ، با شخصیتهای تاریخسازی مواجه میشویم که حافظه تاریخ پر از خدمات و نام و نشان آنان است. یکی از این نامداران تاریخ، همسر صادق و فداکار پیامبر اسلام(ص) حضرت خدیجه(س) است که سه دهه پیش از اسلام دیده به جهان گشود و در 25 سال زندگی پرفرازونشیب و تاریخ سازش با رسول خدا(ص)، نشان داد که اسلام و توسعه آن مرهون زحمات و همراهی آن حضرت با رسول خدا(ص) است. در اين نوشتار در تلاش هستیم که به این پرسش پاسخ دهیم که سیره و رفتار حضرت خدیجه با رسول خدا(ص) چگونه بوده و چه نقشی در پیشبرد اسلام داشته است؟ آنچه از مطالعه منابع بر میآید این است که حیات و گسترش اسلام عزیز مرهون حمایت، مدیریت و رهبری حضرت خدیجه در کنار پیامبر خداست و به برکت همین فداکاریها امروزه اسلام به دین دوم جهانی و گرایش اول در جهان تبدیل شده است. این مهم با موضعگيري و رفتارهاي شايسته حضرت خدیجه مانند مشاور و وزیر دلسوز، تأیید و حمایت از پیامبر در دوران بسیار سخت ابتدای بعثت، دفاع از حریم رسالت و اسلام نوپا و با حمایتهای اقتصادی- سیاسی و شکستن تحریم، مشاورههای راهگشا و دلسوزانه به دست آمد.
واژگان کلیدی: خدیجه(س)، اسلام، پیامبر(ص)، شعب ابوطالب، جاهلیت، صبر.
مقدمه
در تاریخ باشخصیتهای تاریخسازی مواجه میشویم که با فداکاریهای خویش خدمات زیادی به جامعه خود و جامعه بشری ارائه داده است. یکی از این نمونهها حضرت خدیجه همسر خردمند و فداکار پیامبر اسلام(ص) است که سه دهه پیش از اسلام، در دامن طبیعت حجاز و در کرانه زمزم یادگارهاجر و اسماعیل دیده به جهان گشود و در زندگی پرفرازونشیب و تاریخ سازش نشان داد که دلی به شفافی آینه، اندیشهای به جوشانی زمزم و فطرتی به زلالی آبشارهای بلند و زیبا و پاک و دور از دسترس دارد. خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی القرشیه الاسدیه (ابن اثیرجزری، ۱۹۸۹،6: 78) مشهور به خدیجه کبری(س)، امالمؤمنین، نخستین همسر پیامبر اکرم(ص) و مادر حضرت زهرا(س) است. خدیجه(س) قبل از بعثت با پیامبر اکرم(ص) ازدواج کرد و اولین زنی است که به پیامبر(ص) ایمان آورد. ( مسعودي،1409 3، 283) پیامبر(ص) در طول حیات او همسری دیگر برنگزید و پس از درگذشت وی همواره از او به نیکی بسیار یاد میکرد. کنیه خدیجه ام هند بود او در مکه، حدود سه یا چهار دهه قبل از آغاز بعثت پیامبر اسلام(ص) به دنیا آمد و در همان شهر، در خانه پدرش که فردی از بزرگان مورداحترام قومش و همپیمان با بنی عبدالدار بن قصی بود، رشد یافت. (ابن سعد، ۱۹۹۰، 8: 11)
منابع تاریخی درباره شخصیت خدیجه(س) پیش از اسلام، گزارش چندانی ارائه نکردهاند. آنچه مسلم است که او فردی ثروتمند و تجارت پیشه بود و سرمایه خود را بهصورت مضاربه و استخدام افراد برای تجارت به کار میگرفت. (ابن کثیر، ۱۹۸۶، 2: 293) منابع تاریخی به جایگاه بالای اجتماعی و حُسن شهرت او در شرف و نسب اشاره دارند چنانکه ابن سیدالناس دراینباره آورده است: «او زنی شریف و با درایت بود که خداوند خیر و کرامت برای او در نظر گرفته بود. به لحاظ نسب در طبقه متوسط از انساب عرب جای داشت، اما دارای شرافتی عظیم و ثروتی زیاد بود.» (ابن سید الناس، ۱۹۹۳، 1: 63) بلاذری نیز از قول واقدی گفته است: «خدیجه(س) بنت خویلد، زنی با اصل و نسب و تاجری ثروتمند بود». (بلاذري، 1380، 1: 98) دهم رمضان سال دهم بعثت نقطه پایان بر 25 سال همراهی خدیجه، بانوی آسمانی با رسول خدا صلیالله علیه و آله بود. (مجلسی،1423، 21: 352) خدیجه بعد از 25 سال همراهی و همگامی، در 65 سالگی چشم از جهان فروبست و رسول الهی را در فراقی جانسوز تنها گذاشت. این واقعه دردناک که به فاصله اندکی از وفات ابوطالب علیهالسلام روی داد، چنان پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را متأثر کرد که آن سال را «عام الحزن» نامید. به نقل علامه مجلسی بعدازاین واقعه خانهنشین شده و کمتر از خانه بیرون میرفت. (مجلسی،1423، 19: 21)
جایگاه زن پیش از اسلام
بامطالعه آثار انديشمندان و صاحبنظران در تاريخ جاهليت و با استفاده از اخبار تاريخيِ متعدد، با گزارش تاريك و اسفباري از اوضاع زن و خانواده در عصر جاهلي برمیخوریم. كراهت از دختران و زندهبهگور كردن آنها، انواع ازدواجهاي ظالمانه، عدم حق انتخاب در ازدواج، محروميت از ارث و به ارث رفتن زن مانند ديگر كالاها، نمونهاي از جایگاه زن در عصر جاهلی پیش از اسلام است. در جاهليت، مرد صاحباختیار خانواده و به تعبيري گوياتر، مالك خانواده بود و بر زن و فرزندان حق حيات داشت و زن در رديف ساير انسانها قلمداد نميشد، بلكه انسان درجهدو محسوب ميشد. گفته خليفه دوم در مورد وضعيت زنان در جاهليت گواه خوبي است. او اعتراف ميكند كه زنان در جاهليت هيچ بهحساب نميآمدند: «كنا في الجاهلية لانعد النساء شياًء». (بخاری،1401، 6: 69) بر اساس روايتي، اعراب زنان را همچون كالايي ميشمردند كه (اگر از خود پسري نداشت) پس از مرگ شوهر، در شمار ديگر اموال و ثروت شوهر، به پسر شوهر از زنهاي ديگر منتقل ميشد. (كليني، 1367، 6: 406؛ پیشوایی،1382، 48) در فرهنگ جاهلي دختران مورد كراهت و در مرتبه پايينتري از پسران قرار داشتند. جالب اينكه، خود زنان هم اين انديشه را به گونه ای پذيرفته بودند. وقتي از زني در مورد بهترين زنان سؤال ميشود ميگويد: بهترين زن كسي است كه پسري در شكم، پسري در بغل و پسري كه پشت سرش راه ميرود، داشته باشد. (احمد امين،1995، 253)
نمونههاي فراواني از اين كراهت در منابع جاهليت وجود دارد. نفرت داشتن از دختران گاهي به زندهبهگور كردن آنها منجر ميشد. تصريح قرآن كريم به اين عمل زشت و تكرار آن، نشاني از سنگيني اين مسئله است: و هنگامیکه به يكي از آنها بشارت دهند دختر نصيب تو شده، صورتش (از ناراحتي) سياه ميشود و بهشدت خشمگين ميگردد. به خاطر بشارت بدي كه به او دادهشده از قوم و قبيله خود متواري ميگردد (و نميداند) آيا او را با قبول ننگ نگه دارد يا در خاك پنهانش كند؟ آگاه باشيد كه بد حكم ميكنند. (نحل، آیه 58 ـ 59) و در آن هنگام كه از دختران زندهبهگور شده سؤال شود به كدامين گناه كشته شدند؟ ( تكوير، آیه 8 ـ 9)
منابع تاريخي در كنار محروميتهاي فراواني كه زن در جاهليت دچار آن بود، محروميت مالي و اقتصادی را گزارش كردهاند؛ محروميت از ارث و مهريه كه از بارزترين محروميتهاي اقتصادي زنان در آن دوران است. زن جنس درجهدو و در خدمت منافع قبيله و مردان آن قبيله بود. وضعیت و مشاركت سياسي زنان در اين عصر با توجه به همين مطالب كلي قابل تبيين است. (برای اطلاعات بیشتر نک: واعظي1388، 135 ـ 159)
1. همراهی حضرت خدیجه(س) با رسولخدا(ص)
گزارشهای متعددی درباره جایگاه خاص حضرت خدیجه نزد پیامبر(ص) و همراهی آن حضرت با رسول خدا(ص) وجود دارد. حضرت خدیجه(س) بهترین و صادقترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر(ص) بود. رسول خدا(ص) از سن 25 تا 50 سالگي، يعني قريب 25 سال از عمرش را که تمام دوران جواني آن حضرت بود، با خديجه گذراند و تا خديجه زنده بود، با زن ديگري ازدواج نکرد. بعد از درگذشت آن بانوي مکرمه نيز هميشه از او ياد ميکرد و او را بهترين همسرش ميدانست. پیامبر(ص) سالها پس از رحلت خدیجه(س) به یاد او بود و بینظیر بودنش را همواره مطرح مینمود. در زیر به چند نمونه از همراهی حضرت خدیجه با رسول خدا اشاره میگردد.
1-1. تأیید و همراهی پیامبر(س) در دوه اختناق
خديجه، زني نمونه در تمام مراحل زندگاني پيامبر اکرم(ص)، به ويژه در مراحل دعوت آن حضرت بود. او، يار هميشه همراه پیامبر، همسري همراه، مهربان و دلسوز براي آن حضرت به شمار ميرفت. سالها پيش از بعثت، هنگامي که پیامبر(ص) هرساله براي مدتي براي عبادت به کوه حرا ميرفت تا خود را آماده دريافت وحي نمايد، حضرت خديجه ضمن همدلي با او، پيوسته او را پشتيباني ميکرد. گاه با بردن توشه غذا براي آن حضرت، در پايين کوه حرا ايشان را ملاقات ميکرد و همچنين هنگامي که آن حضرت در غار حرا به نبوت برگزيده شد و نخستين وحي الهي را دريافت کرد، وي اولين زني بود که آن حضرت را تصديق کرد و همه ثروت و دارايي خويش را در راه دعوت رسول خدا(ص) ايثار کرد.
نیاز به پیرو و یار و یاور برای آغاز هر انقلاب و نهضتها ضروری است. رهبران انقلابها برای پیشبرد اهداف انقلابشان نیازمند یاور، اعضا و امت هستند. در انقلاب جاودانه پیامبر مهر و رحمت، بهاتفاق مورخان حضرت خدیجه(س) به همراه حضرت علی(ع) اولین کسانی بودند که به آن حضرت ایمان آوردند و در این راه تمام سختیها را به جان خریدند. روشن است که اعلام ایمان و پیروی در آغاز انقلابی که رهبر آن هیچ قدرت و ثروتی ندارد و حتی در ظاهر، امید هیچ پیروزی نیز در کار نیست، خود بزرگترین حمایت برای رهبری آن انقلاب به شمار میرود؛ اگرنه ایمان آوردن بعد از کسب پیروزی و قدرت، ازلحاظ ارزش و تأثیر قابلیت مقایسه با ایمان و پیروی در آغاز انقلاب را ندارد. روشن است که این سختیها در آغاز یک انقلاب، به دلیل فقدان پشتوانه مالی و نظامی، از کم و کیف بیشتری برخوردار است و طبیعتاً پیروی از یک رهبر در این ایام ارزش و اهمیت والایی داشته و در پیشبرد اهداف انقلابی رهبری تأثیر بنیادینی دارد. از این منظر ایمان آوردن حضرت خدیجه(س) و حضرت علی(ع) در اولین ساعات بعثت نبی مکرم(ص) و پیروی این هر دو از آن حضرت از اهمیت والایی برخوردار است. سبقت در ایمان مانند هجرت قبل از فتح است. (کلینی، 1367، 5: 444؛ حرانی، 1374، 381) ازاینرو خدیجه(س) پس از نزول نخستین آیات الهی در غار حرا و اطمینان خدیجه(س) به وی که او همان رسول آخر زمان است ایشان را تصدیق نمود. (همدانی،1361، 2: 45)
جايگاه خديجه نزد رسول خدا(ص) نیز بسیار جالب و خواندنی است. در روايت رسول خدا(ص)، خديجه از زنان بهشتي و از بهترين زنان و در کنار حضرت مريم بن عمران و آسيه که قرآن کريم به بهشتي بودن آنان بشارت داده، یادشده است. (بخاري،1401، 4: 278؛ طبراني، بی تا،11: 266) در ثنا و مدح او همين بس که رسول خدا(ص) فرمود: «سوگند به خدا که حقتعالی بهتر از او به من نداد. وي ايمان آورد؛ در حالي مردم کافر بودند. مرا تصديق کرد؛ زماني که مردم مرا تکذيب کردند. مرا با اموالش همراهي کرد. خداوند مرا از او به فرزنداني روزي داد؛ هنگامیکه مرا از فرزندان زنان ديگر محروم کرد.» (طبري،1400، 1: 109) هنگامیکه به پیامبر(ص) گفته شد خدیجه(س) بیش از همسری مسن برای شما نبود، پیامبر بسیار ناراحت شد، با رد این سخن چنین فرمود: «خداوند هیچگاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامیکه هیچکس مرا تصدیق نکرد، یاریام کرد درزمانی که هیچکس مرا یاری ننمود، از مالش در اختیارم قرارداد، زمانی که همه مالشان را از من دریغ کردند.» (ابن عبدالبر، ۱۹۹۲، 4: 1824)
دریکی از اسناد چنین تاریخی آمده است: خدیجه در زیبایی ظاهر و باطن، زیباترین زن روزگارش بود و ازنظر خِرد خردمندترین و دانشمندترین آنان. او در پاک روشی، دینباوری و خداجویی، وقار و حیا و عزت و آزادگی آراستهترینها بود و در ثروت و امکانات، ثروتمندترین آنان. (ابن سید الناس، 1993،1: 63؛ ابن هشام، 1985،1: 189) او در چنان اوج معنوی بود که «ابوطالب» توحیدگرای «بنیهاشم» به هنگام خواندن خطبه عقد ازدواج پيامبر و حضرت خديجه(ع) که حدود 15 سال قبل از بعثت اتفاق افتاد، جناب خديجه را بانویی در اوج کمال و بالندگی و خوبی و از هرگونه نقطه نازیبای زمانه به دور وصف میکند: «اِنَّ خَدِیجَةَ اِمْرَأةٌ کامِلَةٌ مَیْمُونَةٌ فاضِلَةٌ تَخْشَی الْعارَ وَ تَحْذَرُ الشَّنارَ.» (مجلسی، 16: 56؛ بکری، نرم افزار جامع الاحادیث)
حضرت خدیجه نیز همواره احترام پیامبر(ص) را رعایت مینمود. خدیجه بهرغم اموال فراوان و موقعیت اجتماعی ویژهای که داشت، در برخورد با رسول اکرم همواره حرمت او را پاس میداشت و کوچکترین رفتاری که نشانی از اظهار برتری دهد از خود بروز نمیداد. جلوهای عالی از این رفتار را میتوان در ماجرای عروسی آن دو سراغ گرفت. آنگاهکه مراسم عقد و جشن پایان یافت و پیامبر میخواست به خانه عمویش ابوطالب برگردد، ملکه بطحا و بانوی قریش که اینک همسر او شده بود، اینگونه او را مخاطب قرار میدهد: «الی بیتک فبیتی بیتک و انا جاریتک». (مجلسی، 1423،16: 4؛ قطب راوندی،1370، 1:141)
هنگامیکه پیامبر(ص) به رسالت مبعوث گردید و تا مدت سه سال دعوت پنهاني آن حضرت، تنها چند نفر محدودی از خاندان ايشان اسلام آوردند. در ميان مردان، نخستين شخص، حضرت علي(ع) و از میان زنان، خديجه اولین فردی بود که به پیامبر و آرمانهای او ایمان آوردند. (ابن سعد،۱۹۹۰، 8: 15؛ قمی،1404، 1: 378) حضرت خدیجه ضمن ایمان به نبوت و اهداف رسول خدا، از اطلاعات ارائهشده تاریخی در مورد خدیجه(س) بیانات پیامبر با او پس از نزول نخستین آیات الهی در غار حرا و اطمینان خدیجه(س) به وی است. (همدانی، 1361، 2: 45) بنا بر شرايط سياسي و اجتماعي حاکم بر جامعه عصر جاهلي، اسلام حضرت خديجه، نیروی تبليغي رسول خدا(ص) را بالا برده و راهکاري مناسب براي برونرفت از مشکلاتي را فراهم آورد که اسلام نياوردن برخي نزديکان پيامبر(ص) براي آن حضرت به وجود آورد. حضرت خدیجه نهتنها ایمان آورد که ایمانش را در شرایط خفقان آن روز علنی بیان میساخت. کيفيت حضور خديجه در نماز همراه رسول خدا(ص) علاوه بر آنکه مايه خوشحالي و آرامش خاطر پيامبر(ص) بود، زمينه توسعه و ترويج فرهنگ اسلام نیز بهویژه در بین جامعه زنان را فراهم ساخت. ازاینرو موضوع پذیرش اسلام در سالهای جهل و گمراهی و نیز تقیه شدید در شرایط خوفناک و وحشتناک آن عصر خود رفتار معنادار و هدفدار است.
2-1. برخورد ارزشی با رسول خدا(ص)
یکی از مهمترین ویژگی و همراهی حضرت خدیجه (سلام الله علیها) نسبت به پیامبر(ص)، درک و برخورد ارزشی با پیامبر در برابر فریبندگیهای ظاهری و دنیوی است. حضرت خدیجه معنای کمالات انسانی را بهخوبی درک نمود و توانست آن را در وجود پیامبر اکرم بیابد. ازاینرو حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را فدای رسول خدا کند. او در این راه هم از مال خود گذشت، هم از موقعیت اجتماعیاش. خدیجه برای درک این کمال واقعی، قالبهای جاهلی را شکست و بهایی سنگین ازجمله قطع رابطه زنان، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه علیها السلام را به جان خرید. خدیجه علیها السلام این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، اینگونه با پیامبر مطرح کرد: «یابن عم انی رغبت فیک لقرابتک و سعلتک فی قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حدیثک. ای پسرعمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانتداری، خوشخلقی و راستگوییات به تو تمایل پیدا کردم.» (ابن هشام، 1985، 1: 201؛ طبری،1408، 1: 521) این نوع نگرش و رفتار، در جامعهای که عموم تودهها بر اساس ظواهر و زرقوبرقهای دنیوی روابط خود را پایهریزی میکنند، نمیتوانست بدون پیامدهای تلخ و ناگوار باشد، لذا به فاصلهای اندک از پخش خبر ازدواج وی با امین قریش، گروهی از زنان به عیبجویی از وی روی آوردند و در محافل خود او را سرزنش کردند. آنان میگفتند: «او بااینهمه حشمت و شوکت بایتیم ابوطالب که جوانی فقیر است ازدواج کرد. چه ننگ بزرگی!» خدیجه علیها السلام در مقابل این جهالتها ساکت ننشست و آنها را بهصرف نهار دعوت کرد و بعد از پایان مراسم گفت: «ای زنان! شنیدهام شوهران شما (و خودتان) در مورد ازدواج من با محمد صلیالله علیه و آله خرده گرفتهاید و عیبجویی میکنید، من از خود شما میپرسم آیا در میان شما، شخصیتی مثل محمد وجود دارد؟ آیا در گستره مکه و اطراف آن شخصیتی در فضائل و اخلاق نیک، مانند او سراغ دارید؟ من به خاطر این ویژگیها با او ازدواج کردم و چیزهایی از او دیدهام که بسیار عالی است. پس شایسته نیست شما اینگونه سخن بگویید و نسبتهای ناروا به دیگران دهید.» زنان قریش بعدازاین سخنان خدیجه، همگی سکوت اختیار کردند و بهتدریج پراکنده شدند. (مجلسی، 1423، 16: 81)
حضرت خديجه(س) علاوه بر کمک به اهداف دعوت پيامبر(ص) به عواطف آن حضرت نيز همواره پاسخ مثبت ميداد؛ چنانکه وقتي حلیمه سعديه، دايه رسول خدا(ص) نزد آن حضرت آمد و حليمه از خشکسالي و هلاکت چهارپايانش شکات کرد، رسول خدا(ص) با خديجه(س) دراینباره سخن گفت و آن حضرت، چهل گوسفند و يک شتر بارکش به او داد و با نيکي او را به خانوادهاش بازگرداند. (بلاذری،1380، 1: 105) نمونه دیگر ثويبه دايه ديگر رسول اکرم(ص) است. وی بااینکه چند روزي بيشتر آن حضرت را شير نداده بود علاوه بر اینکه مورد لطف و محبت رسولالله(ص) قرار گرفت، موردتقدیر حضرت خديجه(س) نیز واقع شد و از عنايات او بيبهره نماند. حضرت خديجه ضمن نيکي به او، از ابولهب خواست ثويبه را به او بفروشد تا آزادش کند؛ ولي ابولهب پيشنهاد خديجه را نپذيرفت و از فروختن وي سرباز زد. (همان، 106) خريدن زيدبن حارثه و بخشيدن آن به رسول خدا(ص) از نمونههای دیگر است. هنگامیکه رسول اکرم(ص) در بازار نوجوان زيبارويي را دید که از عقل و ادب برخوردار بود، فرمود: اگر نزد من مالي بود او را خريداري ميکردم. (ابن عساکر،1415، 10: 137) حضرت خديجه بهمحض شنيدن سخن آن حضرت، زيد را به هفتصد درهم خريد و آن را به رسول(ص) اهدا کرد و سپس آن حضرت زید را آزاد ساخت. (ابن اثیر، 2004، 2: 351)
حضرت خدیجه بااینهمه سختی و فشار، خم به ابرو نمیآورد و در تمام دوران زندگی قبل و بعد از بعثت بهسان بانویی شفیق، برگرد وجود پیامبر میگشت و با سیمای خندان خود غمها را از رخ پیامبر میزدود و دراینبین بهسان یاور، وزیر و کمکرسانی توانمند او را یاری میکرد. ابن هشام مینویسد: خدیجه به پیامبر ایمان آورد، گفتارش را تصدیق کرد و او را یاری داد. خداوند بهوسیله او به پیامبرش آرامش داد بهنحویکه هیچ خبر ناراحتکنندهای از قبیل رد و تکذیب را نمیشنید مگر اینکه خداوند بهوسیله خدیجه گشایش برایش ایجاد میکرد. وقتی خدا پیامبرش را به خدیجه برمیگرداند، دشواریها را بر او آسان میکرد و تصدیقش کرده، اعمال مردم را (که موجب آزار شده بود) بیاهمیت جلوه میداد. رحمت خدا بر او باد. (ابن هشام،1985، 1: 249)
علامه مجلسی نقل میکند: در سالهای آغازین بعثت بود که حضرت رسول اکرم صلیالله علیه و آله با سیمایی غمگین و محزون از غار حرا به خانه برگشت. خدیجه علیها السلام میگوید، به پیامبر گفتم: نشانه اندوه در چهرهات میبینم، چه شده است؟ فرمود: علی از من جداشده و معلوم نیست کجاست؟ در مورد آسیبرسانی مشرکان به وی نگرانم. به رسول خدا صلیالله علیه و آله عرض کردم: بر شترم سوار میشوم، یا او را مییابم و یا مرگ بین من و او فاصله میاندازد. خدیجه سوار شتر شد و به جستوجو پرداخت تا آنکه حضرت علی(ع) را پیدا نمود و آنگاه بهسوی خانه برگشت و با دادن خبر سلامتی علی، پیامبر را خوشحال کرد بهاندازهای که پیامبر یازده بار شکرا للمجیب گفت. (مجلسی،1423، 40: 66؛ کوفی، 1369: 548) خدیجه(س) دارای ویژگی و کمالات فراوان است که او پیامبر را دلداری میداد، به او امید میبخشید و در برابر بیمهری و خشونت، پناهش میداد و غرق مهرش میساخت و مدیر داخلی کانون گرم و باصفایی بود که پیامبر (صلیالله علیه و آله) از آن سنگر، به تسخیر کشور دلها کمر همت بسته بود و بدینجهت، مشاور آگاه و وزیر خردمند و شجاع پیامبر(ص) بود.
3-1. مشاور امین و وزیر صادق و خردمند
وجود حضرت خدیجه(س) عامل مهمی در زندگی شخصی و اجتماعی رسول گرامی و حیات اسلام که در آن موقع در آغاز رشد و نمو بود، به شمار میرود. اگر وجود این بانو در کنار رسول اکرم و تأثیر عظیمش نمیبود، فقدان او بر پیغمبر(ص) دشوار و گران نمیآمد و مرگش وجود او را مالامال از اندوه نمیساخت و سال وفاتش عام الحزان (سال غمها) خوانده نمیشد و پیامبر سالهای دراز او را یاد میکرد و همواره از نعمتهای او در امر رسالت و سهم او را در حصول به پیروزی یاد میکرد، لذا خدیجه بعد از شروع زندگی مشترک با پیامبر(ص) در زمینههای مختلف حامی رسالت پیامبر گردید. حضور حضرت خدیجه(س) در کنار پیامبر(ص) بهعنوان همسر و بهعنوان وزیر مشاور، به پیامبر(ص) آرامش داد و هر زمان از رنجها و محنتها و آزار و اذیت مشرکان به تنگ میآمد آغوش پرمهر خدیجه(س) روح او را تسکین میداد. (ابن هشام، 1985، 2: 29-30) از همین روست که پیامبر گرامی اسلام هیچگاه محبتهای خدیجه همسر فداکارش را فراموش نمیکرد و درحالیکه همسران بسیاری داشت و هیچوقت همسران دیگرش را در سطحی برابر با خدیجه(س) قرار نمیداد و به همین علت بود که پیامبر بارها مورد اعتراض به جهت اظهار محبت پیامبر(ص) به آن بانوی بزرگوار قرار گرفت. آری خدیجه وزیر راستین اسلام و مشاور خردمند و شجاع پیامبر بود و او به یاری و حمایت بیدریغ و شجاعانه وی بر انبوه مشکلات و موانع چیره میشد و باصفای وصفناپذیر او آرامش خاطر مییافت.
حضرت خدیجه بانویی صبور، بردبار، با شخصیت و مؤمن بود و همه مصیبتها را در راه خدا و رسولش تحمل میکرد. با همه ناز و نعمتی که داشت، سه سال محاصره اقتصادی و اجتماعی شعب مکه را برای رضای خدا و پیامبرش پذیرفت و همه سرمایه اش را برای نجات مسلمانان و حمایت از اسلام صرف کرد. آن زمان که کفار قریش در برابر رسول خدا(ص) همه نیروهای خود را به کار بست تا او را از دعوتش باز دارد و پیوسته به آزار و اذیت پیامبر و مسلمانان مبادرت میکرد و حضرت رسول(ص) از سختیها و مشکلات رنج میبرد، در کنارش همسری بود که از بار اندوههایش بکاهد و در غمش شریک باشد و موجب تسلای او گردد، او را کمک نماید، تنها خدیجه زن با ایمان و گرانمایه اش بود که یاور و وزیر و شریک رسول خدا(ص) بود و به رغم وجود امکانات فراوان با همه سختیهای زندگی و سرزنش زنان قریش، شرایط را تحمل کرد و در کنار رسول خدا(ص) ماند و دست از حمایت آن حضرت برنداشت.
گزارشهای متعددی درباره جایگاه خاص خدیجه نزد پیامبر(ص) وجود دارد. در برخی منابع آمده است که حضرت خدیجه(س) بهترین و صادقترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر(ص) بود. (ابن کثیر، ۱۹۸۶، 2: 61؛ ابن اثیر،2004، 1: 26) علامه مجلسی نقل کرده است که : «و کانت خدیجه وزیره صدق علی الاسلام و کان رسول الله یسکن الیها». (مجلسی، 1423، 16:10-12)
4-1. تحمل پذیر و صبور
از ویژگیها و صفات مهم حضرت خدیجه صبر و تحمل ایشان در پیشامدهای زندگی فردی و اجتماعی بود. حضرت تحمل پذیری و صبوری را در زندگی با رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشه خود ساخت و در برابر فشارهای مختلف مشرکان، زنان متعصب، محاصره اقتصادی و ... بردباری و تحمل پذیری ویژه ای از خود نشان داد. از جمله این وقایع میتوان به واقعه شعب ابوطالب اشاره کرد که نقش مهمی نیز در تحلیل قوای جسمانی خدیجه علیها السلام داشت، به اندازه ای که به فاصله اندکی پس از پایان محاصره، آن بانوی بزرگوار وفات نمود. در این محاصره یاران پیامبر (چهل نفر) جز چهار ماه حرام سال را در گرمای داغ تابستان و بیابان خشک تحمل کردند و در این زمان این بانوی نمونه که 63 تا 65 ساله بود، علاوه بر صرف اموال، خود نیز در شمار محاصره شدگان بود. میزان فشاری که بر محاصره شدگان در شعب بر آنان وارد میشد را میتوان از گزارش سعد وقاص فهمید. او میگوید: شبی از دره بیرون آمدم، از شدت گرسنگی تمام توانم را از دست داده بودم، چشمم به پوست خشکیده شتری افتاد، آن را برداشتم و بعد از شستن و پختن و کوبیدن، با آب خمیر مخلوط کردم و سه روزی با آن به سر بردم». (ابن هشام، 1985، 1: 379؛ طبری،1408، 2: 79)
زینب بنت الشاطی از نویسندگان عرب در مورد میزان تحمل خدیجه (سلام الله علیها) در این دوران مینویسد: خدیجه در سنی نبود که تحمل آن همه رنج برایش آسان باشد، و نیز از کسانی نبود که در جریان زندگی با تنگی معیشت خو گرفته باشد. اما در عین حال و با وجود کهولت سن، سختیهایی را که در اثر محاصره در شعب وارد میشد تا سر حد مرگ تحمل کرد. (میانجی، 1380، ش 23) در این دوره حتی برخی بستگان پیامبر نیز با بی رحمی تمام بر این فشارها میافزودند که از جمله آنها میتوان از ابوجهل نام برد که مانع میشد تا حکیم بن حزام برای عمه اش خدیجه (علیها السلام) که در شعب بود، حتی از اموال خود خدیجه آذوقه برساند.(ابن هشام، 1985، 1: 335؛ مجلسی، 1423، 19: 18)
2. جایگاه حضرت خدیجه(س) در توسعه اسلام
درباره نقش حضرت حدیجه و تأثیر ثروت آن حضرت و کمک اقتصادی آن حضرت در پیشرفت اسلام تردیدی وجود ندارد و تحقیقهای نیز در این زمینه انجامگرفته است. بر اساس شرايط سياسي و اجتماعي حاکم بر جامعه عصر جاهلي، اسلام حضرت خديجه و ثروت آن حضرت، توان تبليغي رسول خدا(ص) را بالا برده و راهکاري مناسب براي برونرفت از مشکلاتي گردید که اسلام نياوردن برخي نزديکان پيامبر(ص) براي آن حضرت بوجود آورده بود. محققان نفوذ دعوت پیامبر و گسترش اندیشه و فرهنگ اسلامی را در آن شرایط تیره و تار تعصب و خرافه پرستی و رواج دنباله روی و ظلم پذیری و حاکمیت استبداد، مرهون شخصیتهای مانند حضرت حضرت خدیجه دانند. لدا نمیتوان نقش ممتاز و سرنوشت ساز چهرههای نامدار و فداکار آغاز بعثت، همچون امیرالمؤمنی علی(ع)، خدیجه(س)، ابوطالب و فاطمه(س) را نادیده گرفت و انکار کرد. در ذیل به چند نمونه از نقش و سیره و رفتار حضرت خدیجه(س) در شکلگیری و توسعه اسلام میپردازیم و جایگاه حضرتش را در پیشبرد اسلام موردبررسی قرار میدهیم.
1-2. دفاع از حریم رسالت
در ابتدای بعثت، حفظ جان پیامبر(ص) و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهمترین وظایف کسانی بود که علیرغم مشکلات و تنگناهای موجود در جامعه نوپای اسلام، به حقانیت پیامبر(ص) و آیین او ایمان آورده بودند. تعداد انگشتشماری با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و دیگر تواناییهای خود، به این امر میپرداختند که یکی از مهمترین این افراد حضرت خدیجه(س) بود. رسول خدا(ص) از هنگامیکه به رسالت مبعوث شدند تا زمانی که به مدینه هجرت کردند در مکه مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتند. بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم(ص) علاوه بر تشویق و تحریک مردم و کودکان جهت آزار و اذیت به پیامبر(ص)، خود نیز بهطور مستقیم از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نداشتند. آن بانوی بزرگوار در مواردی علاوه بر اطلاع و پیشگیری از اقدام آنان، خود مستقیماً به صحنه میآمد و به حمایت و دفاع از پیامبر مهر و رحمت میپرداخت.
این نوع سیره و رفتار حضرت خدیجه را میتوان از رفتار و پاسخ پیامبر نسبت به سیره حضرت خدیجه نیز فهمید. این گزارش در کتابهای اهل سنت از قول همسر دیگر پیامبر عايشه آمده كه: از بس پيامبر از خديجه ياد میکرد و براي دوستان خديجه نیز هدیه میفرستاد و هميشه ذكر خير خديجه را میکرد گاهي من احساس حسادت میکردم. يك روز گفتم يا رسولالله چقدر اسم اين زن را میبری او كه پيرزني بيش نبود، حالا شما يك همسر جوان و زيبا داريد. پيامبر در جوابم فرمود: «خديجه اولين زني بود كه به من ايمان آورد و درزمانی كه همه مرا ترك كردند او یاریام كرد». (اربلی،1401،1: 360؛ مجلسی، 43: 131)
از این رو بود که از دست دادن خدیجه برای پیامبر بسیار گران تمام شد. وقتي حضرت خديجه، چند روز بعد از ابوطالب از دنيا رفت این امر براي پيامبر واقعاً مصيبت و سختي بزرگي بود. پیامبر آن سال را «عام الحزن» يعني سال اندوه ناميدند زيرا پيامبر در این سال دو حامي و پشتيبان فوقالعاده مهم خود را از دست دادند. هنگامیکه پیامبر(ص) از آزارها در فشار بود و از دشواریها رنج میبرد، در خانه آغوش گرم همسری مهربان منتظر او بود تا وجودش را تسلی دهد و خاطر او را از بار اندوه و غم بکاهد. (دخیل، 1373، 15) به گفته ابن سعد بعد از رسالت پیامبر و ازدواج آن حضرت با حضرت خدیجه، زمینه بسیار مناسبی در جهت رشد و تعالی رسالتش فراهم شد. (ابن سعد،1990، 1 : 132) آری او خدیجه(س) بود همان زن باایمان و گرانقدری که یاور و شریک شوهرش در سختیهای مسیر رسالتش بود و با تمام توان مدافع رسالت حضرت و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار ننمود و سختیهای زیادی را بر جان خرید.
حضرت خدیجه(س) در مکه که مظهر بتپرستی، ظلم و فقر بود، با تمام توان با پیامبر(ص) همکاری نمود و تمام اموال خود را صرف کرد بهطوریکه در آخر عمر ازنظر مادی چیزی نداشت. کسی نمیتواند منکر شود که چه اندازه حضرت خدیجه(س) به پیامبر(ص) کمک نمود و در رسالت او و گسترش اسلام همکاری داشته است و زمانی که حضرت عایشه به جهت حسادت حرفی توهینآمیز دربارهی خدیجه(س) زد، پیامبر(ص) برخوردی جدی نسبت به ایشان کرد و فرمودند: فرمود: «خدیجه و کجاست مثل خدیجه؟ زمانی که مردم تکذیبم کردند، مرا تصدیق کرد. بر دین خدا یاریام کرد و با مالش به کمکم شتافت. خدا به من فرمان داد تا او را به قصری زمردین در بهشت که سختی و محنتی در آن نیست، بشارت دهم». (اربلی،1401، 1: 360؛ مجلسی، 1423،43: 131) از اعتراض حضرت عایشه و پاسخ نبی خدا مبنی بر «خدیجه و این مثل خدیجه» روشن میگردد که منظور پیامبر حمایتها و رفتار حضرت خدیجه است.
اصبغ بن نباته میگوید: عصر روز جمعه در مسجد در حضور علی علیهالسلام بودیم که مردی بلندقامت به نام سواد بن قارب خدمت امام آمد. او بعد از ردوبدل شدن مطالبی گفت: از یمن سوار بر شتر شدم و بهسوی مکه آمدم. با نخستین کسی که روبهرو شدم ابوسفیان بود. بر او سلام کردم و پیرامون خاندان قریش پرسیدم، گفت: مشکلی نیست فقط یتیم ابوطالب دین ما را فاسد کرده است. گفتم نام او چیست؟ گفت: محمد و احمد. پرسیدم کجاست؟ گفت با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرده و در خانه اوست. مهار شتر را کشیدم و به خانه خدیجه رفتم و در زدم. خدیجه پشت در آمد و پرسید: کیستی؟ خود را معرفی کردم و گفتم: میخواهم با محمد ملاقات کنم. او اینگونه پاسخ داد: به دنبال کار خود برو، محمد را رها نمیکنید تا در پناه خانهاش بیاساید. شما او را از خود دور کردید و فراری دادید و در مقابلش سنگربندی کردید، برو به دنبال کارت.» پیامبر فرمود: ای خدیجه در را بگشا، وقتی وارد شدم سیمای نورانی پیامبر را دیدم و به رسالت او ایمان آوردم و بعد از وداع به یمن برگشتم. (مفید، 1362، 181؛ مجلسی، 1423، 18، :98)
بار دیگر که اوباشان عرب با سنگ حضرت را زخمی کردند و در پی او تا خانه خدیجه آمدند و خانه را سنگباران کردند، خدیجه بیرون آمد و گفت: آیا از سنگباران کردن خانه زنی که نجیبترین قوم شماست، شرم ندارید؟ و مردم با شنیدن این سخن شرمنده و متفرق شدند و آنگاه خدیجه به مداوای همسرش شتافت. در همین واقعه بود که پیامبر از سوی خداوند به او سلام رساند و خدیجه در برابر سلام الهی گفت: «ان الله هو السلام و منه السلام و علی جبرئیل السلام و علیک یا رسول الله السلام و برکاته.» (ابن عبدالبر،۱۹۹۲، 4: 111؛ ابن اثیر، 2004، 5: 438)
پایداری و شکیب قهرمانانه خدیجه (علیهاالسلام) در برابر توفان مشکلات، کارشکنیها، زخمزبانها، تمسخرها، خشونتها، داغ و درفشها، تبعیدها و رنجها پابهپای پیامبر چیزهایی نیست که تاریخ و حافظه تاریخی پژوهشگران آنها را از یاد ببرد و این گام دیگر آن بانوی تاریخساز در پیشرفت دین و نجات جامعه بود. ازاینرو، خدیجه نخستین بانویی است که دست بیعت به پیامبر داد و دلیرانه پیمان بست که از پیامبر دفاع کند و به این پیمان وفادار ماند و فداکاریها کرد. امام صادق(ع) فرمود: «هنگامیکه علی و خدیجه اسلام آوردند، پیامبر روزی آندورا فراخواند و فرمود: شما برای تقرّب به خدا اسلام آورده و در برابر برنامه آسمانی سر فرود آوردهاید، اینک اگر در موضع خود استوارید، باید باخدا و پیامبرش بیعت کنید. آنگاه آن دو با خداوند و پیامبرش، برای فداکاری تا پای جان، بیعت کردند». (مجلسی،1423، 18: 233) بدینسان خدیجه دوشادوش امیر مؤمنان و همفکر با او اسلام آورد؛ به بالاترین مراحل ایمان و پروا اوج گرفت و در پیمایش راه کمال، پس از علی (علیهالسلام) دست بیعت به پیامبر آزادی داد و بدین گونه راه توسعه و پیشرفت اسلام نوپا و آسیب پذیر را با حمایتهای همه جانبه خویش از پیامبر فراهم ساخت.
2-2. حمایت و دفاع از جانشین پیامبر(ص)
حضرت خدیجه نه تنها از پیامبر(ص) حمایت و دفاع مینمود، برای حیات اسلام از جانیشین رسول خدا(ص) نیز حمایت نمود که این حمایت نقشی بسیار مهم در ادامه حیات اسلام و گسترش آن داشت. در واقع دفاع از اصل رهبری و پیشوایی برای اداره جامعه و همچنین قبل از آن اعتراف به ولایت و جانشینی یکی از مهمترین نشانههای رفتار سیاسی پیروان هر مکتب بهحساب میآید. زیرا بعد از رهبر اختلاف در جانشینی بسیار در جوامع اتفاق میافتد. در این میان رابطه حضرت خدیجه کبری نخستین همسر رسول خدا با امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) رابطه مادر و فرزندی بود. این دو مانند مادر و پسر، در تمام جریان مکه اعم از خوشیها و تلخیهای زندگی رسول خدا همواره در کنار آن حضرت با او بودند. (واردی،1388، 82)
مسئله پذيرش امامت و ولايت اميرالمؤمنين، همانطور كه ميدانيم واقعه غدير خم و آيه مربوط به مسئله ولايت اميرالمؤمنين در سالهای آخر رسالت پيامبر اكرم نازل شد و حضرت خديجه چند سال قبل از هجرت از دنيا رفته بود؛ اما پيامبر اكرم در زمان حيات حضرت خديجه مسئله ولايت اميرالمؤمنين را چنانكه نقلها روايت میکند به ايشان گوشزد میکنند و ايشان ولايت اميرالمؤمنين را میپذیرند و با ولايت اميرالمؤمنين از اين دنيا میروند. چگونگی اعتراف و دفاع از ولایت حضرت امیرالمؤمنین حضرت خدیجه بدین گونه است که هنگامی رسول خدا در غار حرا به رسالت مبعوث شد، پیامبر این امر الهی و بزرگ را با حضرت امیر و حضرت خدیجه در میان گذاشت و آنان نخستین کسانی بودند که به حضرتش ایمان آوردند. رسول خدا فرمود ای علی و ای خدیجه بهراستیکه جبرئیل در نزد من است و از شما میخواهد که با من بیعت نمایید. پس اسلام بیاورید تا سالم بمانید و اطاعت کنید تا هدایت شوید. آن دو عرض کردند بیعت نمودیم و اطاعت مینماییم ای پیامبر خدا. آنگاه رسول خدا خطاب به خدیجه(س) فرمود: ای خدیجه! این علی است که مولای تو و مولای تمام مؤمنان است و پس از من پیشوای آنان خواهد بود. خدیجه در پاسخ پیامبر عرض کرد: تصدیق کردم ای رسول خدا همانطوری که فرمودی با او بیعت نمودم. (ابن طاوس،1378، 118؛ مجلسی،1423، 18: 233؛ واردی،1388، 83) او با سنجیده گویی پاسخ داد: این حقیقت را گواهی میکنم و اینک بر این اساس با او بیعت میکنم و خدا و پیامبرش را بر استواری این انتخاب و بیعت، به گواهی میگیرم و میدانم که گواهی خدا بسنده است. بدین ترتیب خدیجه کبری در سنین کودکی حضرت علی(ع) با ایشان بهعنوان ولی خدا بیعت نمود همانطوری که خدیجه اولین مسلمان از زنان است اولین فرد نیز بود که به ولایت علی نیز گردن نهاد؛ بنابراین سیره و رفتار سیاسی حضرت خدیجه، پذیرش ولایت حضرت علی(ع) و سعادت همراهی با وی در دفاع از حق و حمایت از پیامبر و سرانجام بیعت با علی بهعنوان امیر مؤمنان به اشاره شخص پیامبر(ص) است.
3-2. شکستن تحریم
یکی از بزرگترین تهدید و خطری که پیامبر گرامی اسلام ویارانش را در آغاز رسالت مورد تهدید جدی قرارداد، محاصرهی اقتصادی بود که به مدت سه سال از سال هفتم تا دهم بعثت ادامه داشت. نقش حضرت خدیجه(س)، بهعنوان حامی پیامبر در زمینه ی روحی و معنوی و حتی بهعنوان حامی مالی، بسیار برجسته و قابلتوجه است. حمایت اقتصادی- سیاسی حضرت خدیجه درواقع کلید شکست این تحریم اقتصادی و محاصره بود که این تحریم قبل از آنکه اقتصادی باشد سیاسی بهحساب آمد زیرا باهدف بهزانو درآوردن اسلام عزیز بود. خديجه(س) قبل از اينکه با رسول خدا(ص) ازدواج کند، از ثروتمندترين زنان جزیرةالعرب بود. بخش مهم ثروت او، از طريق تجارت بهدستآمده بود به نظر ميرسد، دستکم بخشي از ثروت حضرت خديجه(س) از طريق پدرش به وي به ارث رسيده باشد حضرت خديجه(س) اموالش را به مضاربه به مردان اميني ميسپرد تا به سفرهاي تجارتي بروند و بعد از بازگشت، سود حاصله را برابر قانون مضاربه تقسيم کنند ازاینرو، با شناختي که قبل از بعثت از درايت، راستگويي،امانتداري و اخلاق نيکوي رسول خدا(ص) داشت از او خواست تا به همراه غلامش ميسر، براي تجارت به شام برود. (ابن کثیر،1986، 2:294) حضرت خدیجه مواد مصرفی را به چندین برابر قیمت واقعی برای کسانی که در محاصره بودند، میخرید و سپس بهگونهای شترانی را که گندم و خرما بارشده بودند مخفیانه روانهی شعب ابیطالب مینمود و گاهی هم به حکیم بن حزام بن خویلد برادرزادهاش سفارش میکرد تا شتران را با بار گندم به شعب براند و از این طریق گندمها را به محاصرهشدگان در شعب میرساند. (سبحانی،1370، 59)
در ماجرای محاصره شعب ابیطالب، در سالهاي نخست بعثت، يار و غمخوار پيامبر(ص) بود. هنگامیکه مشرکان مکه بر تحريم اقتصادي و اجتماعي بنيهاشم، همپيمان شدند و آنان را در شعب ابيطالب محصور کردند و از هرگونه ارتباط آنها با قبايل ديگر ممانعت ميورزيدند، حضرت خديجه با فرستادن نمایندگانی از طرف خود، سعي در متقاعد کردن ابوجهل داشت تا مانع ورود مواد غذايي به شعب ابوطالب نشود. وقتي از کار خويش نتيجه نگرفت، با کمک برادرزادهاش، حکيم بن حزام، براي شعب آذوقه تهيه میکرد. (ابن هشام،1985، 1: 379؛ بلاذري،1380، 1: 272) اموال حضرت خدیجه(س) در حمایت از بنیهاشم مصرف گردید تا آنجا که در روایت آمده است: «ابوطالب و خدیجه(س) همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصرهشدگان انفاق نمودند». (مجلسی،1423، 19: 16) در جریان محاصره شعب ابیطالب، حکیم بن حزام برادرزاده خدیجه(س)، شترها را میآورد و با آن شترها، گندم و خرما را حمل میکرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به بنیهاشم میرساند. (ابن هشام، 1368، 1:221) این بخشش بهگونهای بزرگ و خالصانه بود که خداوند آن را گرامی داشت و این کار بزرگ خدیجه(س) را در ردیف نعمتها و مواهب بزرگ خود، به بنده برگزیدهاش محمد(ص) برشمرد. (مجلسی، 1423، 35: 425) پیامبر(ص) نیز همواره از بخشندگی و ایثار این بانوی گرامی، به عظمت و بزرگی یاد میکرد. (ابن عبدالبر، 1992، 4: 18)
این در حالی بود که سران قریش وقتیکه از ابوطالب در تسلیم یا ممانعت از اقدامات برادرزادهاش ناامید شدند، در دارالندوه تشکیل جلسه دادند و پیمان بستند که تمام پیوندهای خود را با بنیهاشم قطع نمایند و پیامبر بهناچار به همراه یارانش در شعب ابوطالب اقامت گزیدند و از سران قریش افرادی مانند ولیدبن مغیره، ابوجهل، ابوسفیان و… مأموریت داشتند که از خرید آذوقه و رساندن آذوقه به مسلمانان جلوگیری کنند. بهعنوان نمونه ولیدبن مغیره در بازار مکه فریاد میزد و میگفت مواد غذایی را چند برابر به یاران محمد(ص) بفروشند و یا ابوجهل در نزدیکی شعب نگهبانی میداد تا کسی مواد غذایی به ساکنان شعب نرساند تا مسلمانان از گرسنگی جانسپارند. در این سه سال زندگی وحشتناک که مسلمانان در محاصرهی همهجانبه بودند خدیجه(س) مسئولیتی عظیم داشت و اگر ثروت وی نبود آنها از گرسنگی جان میدادند و اسلام عزیز از همان ابتدای کار به تاریخ سپرده میشد. خدیجه که از روی صفا و سخاوت، تمامی ثروت خود را نثار راه و هدف پیامبر(ص) کرد و توانست مسلمانان را از خطر جان دادن نجات داده و تا حدود زیادی مشکلات بعدی آنان را حل کند. (بحرالعلوم،1358،116-117) بدین ترتیب یار و یاور درد و رنج رسول خدا، تمام ثروت خود را در شعب ابوطالب صرف زاد و توشه پیامبر و رسالت مقدسش نمود.
کمکهای مالی و ثروت حضرت خدیجه(س) موجب غنای نسبی پیامبر(ص) گردید، بهگونهای که پیامبر(ص) را بینیاز ساخت. خداوند در مقام بیان نعمتهای خود به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «خداوند تو را فقیر یافت و بینیاز نمود». (ضحی، آیه8) رسول خدا(ص) نیز همواره میفرمودند: «که هیچ مالی به من سود نبخشید، آنگونه که ثروت خدیجه(س) به من سود بخشید». (مجلسی، 1423، 19: 63) این ثروت در پيشرفت اسلام فوق العاده اهمیت داشت که از روایات پیامبر(ص) به خوبی میتوان اهمیت آن را دریافت. پیامبر(ص) از اموال خدیجه(س) درراه کمک به آزادی بدهکاران یتیمان و بینوایان استفاده میکرد. آري، آن حضرت بدون هيچگونه چشمداشتي، همه اموال خويش را درراه اقامه توحيد در جامعه شرکآلود جهان عصر بعثت، در اختيار آخرين فرستاده الهي گذاشت. برای همین سیره خداپسندانه حضرت خدیجه بود که رسول خدا(ص) فرمود: ما نفعني مال قط مثل ما نفعني مال خديجه؛ هرگز هيچ ثروتي همانند ثروت خديجه، به من سود نبخشيد. (صدوق، 1410، 468)
4-2. اسطوره مقاومت
موضع گیری دلیرانه و کارساز خدیجه(س) در حمایت از آیین جدید و در دفاع از امنیت آورنده آن در آن توفان جهل، گام بلند دیگری بود که به تدریج راه را گشود و برای پیامبر فرصت سازی کرد تا آیین اش را در چشم انداز همگان قرار دهد. حضرت خدیجه اسطوره شجاعت و نماد مقاومت است. ایشان صبر و مقاومت را در زندگی با رسول خدا(ص) پیشه خود ساخت و در برابر فشارهای مختلف مشرکان، بردباری و تحمل پذیری ویژه ای از خود نشان داد. با این وصف حضرت خدیجه مقاومت زیبای را انجام داد و تحریم را پشت سر گذاشت. پایداری و شکیب قهرمانانه خدیجه(س) در برابر توفان مشکلات، کارشکنیها، زخم زبانها، تمسخرها، خشونتها، داغ و درفشها، تبعیدها و رنجها پابه پای پیامبر چیزهایی نیست که تاریخ و حافظه تاریخی پژوهشگران آنها را از یاد ببرد، و این گام دیگر آن بانوی تاریخ ساز در پیشرفت دین و نجات جامعه بود. در واقع سیره رفتاری حضرت خدیجه (سلام الله علیها) نماد مقاومت در برابر تحریمها و سیاستهای جاهلانه ابوسفیانیها به حساب میآید و مثلث وجود پیامبر(ص)، امام علی(ع) و خدیجه سه رکن اسلام است و به خاطر همین فداکاری و مقاومت حضرت بود که پیامبر(ص) فرمود: ماقام الاسلام الا بسیف علی و ثروه خدیجه. (محمدی اشتهاردی، 1377، 162)
پیامبر، کار سِتُرگ خدیجه را در کنار جهاد پرشکوه امام علی ـ که تنها پاداش یک شمشیرش، برابر عبادت آدمیان و پریان وصف شده است ـ بر شمرد. در میدان عمل او را شریک دغدغهها و وزیر کار آمد فرهنگی و اجتماعی خویش برگزید، و فقدان او را فاجعه بار ارزیابی کردو سال رحلت جانسوزش را سال اندوه عنوان داد.
5-2. مدیریت و خیرخواهی
انسان نسبت به سرنوشت فردی و اجتماعی خویش از دیدگاه آموزههای اسلامی، مسئول است و نمیتواند در رابطه با حوادث، جریانات و واقعیتهای پیرامون خویش بیتفاوت باشد. یکی از مهمترین موضوعاتی که تأثیری عمده بر سرنوشت اسلام داشت مدیریت و خیرخواهی حضرت خدیجه در جامعه اسلامی آن زمان بود. حضرت خدیجه(س) همسر وفادار پیامبر گرامی اسلام(ص) علیرغم اشتغالات اجتماعی متعدد و خستگیهای ناشی از کار روزانه و رسیدگی به امور خانه خود را از مدیریت و ساماندهی امور عمومی و خیرخواهی برای اسلام و مسلمین دور نمیداشت و همچون مدیری مهربان و کاردان درصحنه اجتماع حاضر میشد و در دفاع از حق و عدالت تلاش میکرد؛ به دلیل همین سیاست و تدبیر خدیجه بود که وی از شخصیتهای موفق در امور تجارت و اجتماع گردید. آن حضرت بزرگترین کمککار و یاور پیامبر گرامی درراه رسیدن به اهداف عالیهاش قبل و بعد از بعثت بود. وی که خود از اشراف و ثروتمندان مکه بود(آیینه وند،1361، 43) و با همهی ثروتی که داشت برخلاف اشراف مکه تا جای که میتوانست به بینوایان و ایتام نیز کمک میکرد و خانوادههای بیسرپرست را سرپرستی مینمود به حدی که او را «ام الصعالیک» و «ام الایتام» مادر بینوایان و یتیمان خواندند. (محلاتی،87)
بدین ترتیب و با حمایتها، جایگاه و نقش حضرت خدیجه و به برکت وجود چنین بانوی با کرامتی، نهال اسلام امروز تبدیل به درختی تنومندی شده است که دیگر هیچ طوفانی قادر به نابودی و محو آن نیست. (سوره ابراهیم،24-25) امروزه اسلام که حمایت حضرت خدیجه در روزهای نخستین پیدایش آن قابل انکار نیست، با ارادة خداوند به دین گسترده در سطح جهان تبدیل شده است. طبق پیشبینیهایی که امروزه در دنیا مطرح میشود تا ۴۰ سال آینده اسلام دین اصلی و مسیحیت دین دوم در اروپا خواهد شد. در سال 2000 پاپ اعلام کرد که تا سال 2015 قاره آفریقا را کاملاً به قارهای مسیحی تبدیل خواهیم کرد. آنها بهواقع چنین همتی را به خرج دادند بهگونهای که در حال حاضر بیشترین آمار اعزام مبلغان در جهان از طریق کاتولیکها و کلیساهای کاتولیک صورت میگیرد. مبلغان مسیحیت با تخصصها و درجات علمی بالا، در دورافتادهترین روستاهای آفریقا یعنی در مناطق کاملاً بدوی و اولیه زندگی و تبلیغ میکنند و همانجا نیز از دنیا میروند. (hamshahrionline.ir) به لطف و اراده خداوند دین اسلام همچنان گرایش اول در آفریقا نیز بهحساب میآید.
یکی از گزارشهای مؤسسه پژوهشی «پیو» در آمریکا نشان میدهد که اسلام در هرسال 2.9 درصد رشد دارد و این نرخ رشد بیش از نرخ رشد جمعیت جهان است که هرسال حدود ۲.۳ درصد هست. در اواسط سال ۲۰۱۰ مؤسسه پیو تخمین زد که جمعیت مسلمانان حدود 1.75 میلیارد نفر است که ۲۲ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند و پیشبینی میشود که تا ۲۰ سال آینده، جمعیت مسلمانان جهان ۳۵ درصد افزایش یابد. اسلام دومین دین بزرگ جهان است و بعد از مسیحیت که ۲ میلیارد پیرو دارد و ۳۳ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهد، قرارگرفته است. بخش دین وزندگی عمومی مؤسسه پژوهشی پیو عنوان کرد: اسلام پرسرعتترین دین در حال رشد در اروپا است و تعداد مسلمانان اروپا در ۳۰ سال گذشته سه برابر شده است. اکثر جمعیت شناسان پیشبینی میکنند که جمعیت مسلمانان در دهههای پیشرو بالاتر از جمعیت مسیحیان شود. (iqna.ir)
مرکز تحقیقات پیو همچنین درباره جمعیت مسلمانان آمریکا تخمین زده است که تا سال 2050 سهم مسلمانان از کل جمعیت آمریکا دو برابر وضعیت فعلی خواهد بود. این تخمین جدید موسسه پیو مبتنی بر محاسبه آماری جمعیت مسلمان و سایر ادیان آمریکا از سال 2011 به بعد است و نشان میدهد که گرایش به اسلام نسبت به دیگر ادیان بهخصوص یهودیت و هندوها در آمریکا بیشتر است. گزارش نشان میدهد که تا قبل از سال 2040 مسلمانان دومین گروه مذهبی آمریکا، پس از مسیحیان خواهند بود.
(pewresearch.org)
در آماری دیگر که به سال 1986 میلادی انتشار یافته، 52 کشور، اسلامی معرفیشده که بیش از 50% مسلمان داشتهاند. (گلی زواره،1372، 69-70) مسلمانان در سرتاسر جهان زندگی میکنند. تعداد کشورهایی که مسلمانان در آنها زندگی میکنند، 208 کشور است، حدود 85 درصد مسلمانان جهان، در خارج از دنیای عرب به سر میبرند. در گسترش اسلام و تبدیلشدن به دین جهانی و گرایش اول عوامل تاریخی زیادی نقش داشته است. این تحقیق در پی نقش تاريخي حضرت خديجه(س) است که در تاریخ اسلام بسیار دارای اهمیت است و هیچکس در اهميت و تعیینکننده بودن آن در تاریخ اسلام ترديدي ندارد و اين موضوع با رجوع به متون تاریخي و احاديث و روايات رخ مینماید و نيز چنين ويژگي شايد با مرور زندگي شخصيتي نظير حضرت خديجه(س) بهعنوان كسي كه 25 سال در بحرانیترین دوران صدر اسلام در كنار پيامبر بود، بیشازپیش جلوهگر شود. شخصیتی که با رفتار و منش خود سبب احیای و گسترش اسلام گردید. به قول شهيد مطهري «هنگام مبعث، چهره بانويي را مشاهده ميکنيم که در آنوقت، سخت مايه تسلي خاطر پيامبر(ص) بوده است و درنهایت صميميت، تمام هستي خود را نثار اسلام کرده است. در حضور پیامبر وقتی نام حضرت خدیجه برده ميشد، اشک در چشمان پیامبر حلقه ميزد. (مطهري، 1382، 17: 404)
نتیجه
بانوی بزرگوار اسلام حضرت خدیجه کبری(س) نقش بسیار مهمی در آغاز دعوت اسلام دارد. این بانوی بزرگوار نخستین کسی است که دعوت پیامبر(ص) را با همه وجود پذیرفت و آن حضرت را تصدیق نمود. نهتنها در شرایط نامساعد آن روز به پیامبر ایمان آورد که با مال، مدیریت و درایتش پیامبر خدا و دین نوپای او را کمک بسیار نمود. حضرت خدیجه با اشاره به دشمنیهای فراوان و سنگاندازیهای سران مشرک مکه بعد از دعوت پیامبر اکرم(ص) به اسلام، کسانی که بدون هیچ منطقی با دشمنی و سرسختی با اسلام مواجه میشدند و وقتی حضرت باحالتی بسیار سخت از برخورد با مشرکان به خانه برمیگشت، این حضرت خدیجه(س) بود که بامعرفتی که به ساحت آن وجود مقدس داشت، فضایی را فراهم میکرد که پیامبر(ص) تمام غم و اندوه برخورد با مشرکان را با ورود به خانه، فراموش میکرد. حضرت خدیجه پشتوانه بزرگ و بسیار مؤثری برای دعوت پیامبر(ص) و در زندگی شخصی و حیات اسلام به شمار میآمد بهگونهای که رسول خدا سال فقدانش را سال اندوه نامید. ازاینجا میتوان به این راز پی برد که چرا پیامبر او را آنقدر دوست میداشت و احترام مینمود و در کورانهای زندگی او را از مشاوران خردمندش میپنداشت و به دیدگاه او اهمیت میداد. چرا هماره «خدیجه» و شایستگیهای او بر زبانش بود و هر آنچه از آن یار پرشکوه نشان داشت، برایش احترامانگیز بود و برای بستن دهان حسودان، تأکید میکرد: «ما قام ولا استقام الدین الا بسیف علی و مال خدیجه» «اسلام، به برکت چند عامل، گسترش و پایداری یافت که ازجمله آنها، شهامت علی و ثروت سرشار و جهاد مالی خدیجه بود. از همراهی و رفتار حضرت خدیجه با پیامبر(ص) تصدیق و تأیید پیامبر در دوران بسیار سخت ابتدای بعثت و همچنین دفاع از حریم رسالت و اسلام نوپا با حمایتهای اقتصادی- سیاسی شکستن تحریم و ارائه نمودن مشورتهای راهگشا و دلسوزانه و اعتراف نمودن به ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین بود که حیات و گسترش اسلام عزیز مرهون حمایت و رهبری حضرت خدیجه در کنار پیامبر خداست که اگر مدیریت حضرت خدیجه نبود شرایط پیامبر و اسلام بسیار دشوار و گسترش اسلام قطعاً با دشواریهای زیادی مواجه میگردید.
منابع
1. ابن اثیر، علی بن محمد، الكامل فی التاریخ، دارلاکتاب العربی، 2004.
2. ابن اثیرجزری، عزالدین أبوالحسن علی بن محمد، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۹.
3. ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۰.
4. ابن سید الناس، ابوالفتح محمد، عیون الأثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، تعلیق ابراهیم محمد رمضان، بیروت،دار القلم، ۱۹۹۳.
5. ابن طاوس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب فی شرف سید الانبیاء و عترته الاطائب و طرف من تصریحه بالوصیه بالخلافه لعلی بن ابی طالب، تحقیق قیس عطار، تاسوعا، 1378.
6. ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفةالأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،دار الجیل، ۱۹۹۲.
7. ابن عساکر، عليبن الحسين، تاريخ مدينة دمشق، تحقيق علي شيري، بيروت، دارالفکر، 1415 ق.
8. ابن کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۹۸۶.
9. ابن هشام، السیره النبویه، مصطفی السقا، دارالثرات العربی، بیروت، 1985.
10. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، کتابخانه اسلامیه، 1368.
11. احمد امين، سليم، جوانب من تاريخ و الحضارة العرب في العصور القديمة، الاسكندريه، دار العرفه، 1995 م.
12. اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، دارالکتاب الاسلامی، 1401.
13. آئینه وند، صادق، تاریخ زنان صدر اسلام، نشر جهاد دانشگاهي دانشگاه الزهرا، تهران، 1361.
14. بحرالعلوم، محمدعلی، زنان صدر اسلام، ترجمه ی محمد علی امینی، انتشارات حکمت، 1358.
15. بخاری، ابي عبدالله محمدبن اسماعيل بن ابراهيم، صحيح بخاري، بيروت، دارالفكر، 1401 ق.
16. بکری، احمد بن عبدالله، الأنوار في مولد النبي صلى الله عليه و آله، نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
17. بلاذري، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، دارالتعارف للمطبوعات، 1380.
18. پيشوايي، مهدی، تاريخ اسلام از جاهلیت تا رحلت پیامبر(ص)، نشر معارف، تهران، 1382.
19. حرانی، ابن شعبه حسن بن علی، تحف العقول، موسسه نشر اسلامی، قم، 1374.
20. دخیل، علی محمد علی، خدیجه(س)، ترجمه ی فیروز حریرچی، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1373.
21. سبحانی، جعفر، تاریخ اسلام، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، 1370.
22. صدوق، محمد بن علي، امالي، موسسه اعلمی للمطبوعات، 1410.
23. طبراني، سليمان بن احمد، المعجم الکبير، تحقيق: حمدي عبدالمجيد السلفي، مکتبة ابن تيمية، قاهره.
24. طبري، محب الدين، الرياض النضرة فی مناقب العشره، دارالکتبالعلمیه، 1400ق.
25. طبری، محمد بنی جریر، تاریخ طبری: تاریخ الامم والملوک، دارالکتاب العلمیه، 1408.
26. قطب راوندی، سعید بن هبه الله، الخرائج و الجرائح، مطبوعات دینی، 1370.
27. قمي، علي بن ابراهيم، تفسير قمي، قم: دارالکتاب، 1404 ق.
28. كليني، محمدبن يعقوب، الكافي، تحقيق علياكبر غفاري، تهران، دارالكتب الاسلامي، 1367.
29. کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسير فرات الكوفي، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، 1369.
30. گلی زواره، غلامرضا، سرزمین اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 1372.
31. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، دارالتعارف للمطبوعات، 1423.
32. محلاتی، سیدهاشم، زندگانی پیامبر اسلام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
33. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت خدیجه اسطوره ایثار و مقاومت، موسسه انتشارات نبوی،1377.
34. مسعودي، علی بن حسین، مروج الذهب، موسسه دارالهجرة، قم، 1409 ق.
35. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، 1382.
36. مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ت. علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، 1362.
37. میانجی، محمد، نگاهی به ویژگیهای رفتاری اولین بانوی مسلمان نسبت به پیامبر(ص)، مجله مبلغان، آذر 1380، شماره 23.
38. همدانی، رفیع الدین اسحاق، سیرت رسول الله، انتشارات خوارزمی، تهران، 1361.
39. واردی، سید تقی، نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مؤمنان(ع)، مؤسسه بوستان کتاب، قم، 1388.
40. واعظي، محمد جواد، وضعيت زن درجاهليت، سال ششم، ش چهارم، 1388.
1. BESHEER MOHAMED A new estimate of the U.S. Muslim population: a-new- estimate-of-the-u-s-muslim-population/
2. http://iqna.ir/fa/news/1384904
3. http://www.hamshahrionline.ir/details/306799
|
١٠:٣٣ - 1396/10/11 / شماره : ٩٠٤١٩ / تعداد نمایش : ١٧٩٣
|
...در حال ثبت نظر  نظر شما ...در حال ثبت نظر  خروج
|